دسته ی اول:
آنانی که وقتی هستند هستند.وقتی که نیستند هم نیستند.عمده ی آدم ها حضورشان مبتنی بر فیزیک است.تنها بالمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند.بنابرین اینان تنها هویت جسمی دارند
دسته ی دوم:
آنانی که وقتی هستند نیستند .وقتی که نیستند هم نیستند.مردگانی متحرک در جهان.خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته اند.
بی شخصیت و بی اعتبار.هرگز به چشم نمی آیند.مرده و زنده شان یکی است.
دسته ی سوم:
آنانی که وقتی هستند هستند .وقتی که نیستند هم هستند.آدم های معتبر و با شخصیت.کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودشان هم تاثیر خود را می گذارند.کسانی که همواره به خاطر می مانند.دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
دسته ی چهارم:
آنانی که وقتی هستند نیستند .وقتی که نیستند هستند.شگفت انگیز ترین آدم ها.در زمان بودنشان چنان قدرتمند و با شکوه اند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم.اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک می کنیم.می فهمیم که آنان چه بودند چه می گفتند و چه می خواستند.
ما همیشه عاشق این آدم ها هستیم.هزار حرف داریم برایشان اما وقتی در برابرشان قرار می گیریم قفل بر زبانمان می زنند.اختیار از ما سلب میشود.سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنان مست می شویم و درست در زمانی که میروند یادمان می آید که چه حرف ها داشتیم و نگفتیم.
خدایا!در طول زندگی مان در این جهان مارا حداقل با یکی از آدم های دسته ی چهارم آشنا کن!ای کاش من جزء دسته ی چهارم باشم!راستی به نظرتون شما جزء کدوم دسته اید؟؟؟؟؟؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
فرزانه جان
خیلی خوب بود
تعریف از خودم نباشه من هرجا میرم یا با هرکس حرف میزنم برای طرف مقابل احترام قائل هستم و با گرمی از طرف مقابل استقبال میکنم اما در دسته چهارم اگه کسی را دوست داشته باشم و عاشق طرف مقابلم باشم هرجور شده باهاش ارتباطم را گرم و سمیمی میکنم و ......
بقیه اش را خودت میدونی نیاز به گفتن نیست همیشه دوست دارم و هستم و خواهم بود جزو دسته سوم و چهارم و اگر آدم جزو این دو دسته باشه همیشه دونبالش احترام و ارزش و همه دوستشان دارند